اصول و فنون خاطره گوئی و خاطرهنویسی
اصول و فنون خاطره گوئی و خاطرهنویسی:خاطره یک سبک از داستان است و اغلب انسانها شنیدن داستان را دوست دارند. انسانها شنیدن خاطره دیگران را دوست دارند. داستان شخصی و خاطره از جذابترین موضوعات در گفتگو و سخنرانیها محسوب میشود. برای تقویت فن بیان، آموختن روش درست خاطره گفتن یک نیاز اساسی است.
چنانچه قصد تقویت فنبیان خود را دارید یا قصد دارید سخنرانیهای جذابتری داشته باشید، توصیه میکنم خاطرهگوئی را در خودتان تقویت کنید و از خاطره در گفتگوها و سخنرانیهایتان بیشتر استفاده کنید. تسلط بر خاطرهگویی در درمان کمرویی و کمحرفی بسیار مفید است.
تکنیکهایی كه میتوانید برای شروع خاطره از آنها استفاده كنید:
- استفاده از یك جمله انگیزشی(مثال: یکی از قشنگ ترین خاطرات زندگی من…)
- استفاده از یك زمان(مثال: ساعت 14 روز 12 تیر 1374 زندگی من…)
- استفاده از یك رویداد تاریخی(مثال:روز کودتای 28 مرداد، من و پدرم…)
- استفاده از یك مقطع سنی تحصیلی(مثال: سال دوم دبیرستان بود…)
- استفاده از وضعیت هوا(مثال: آسمون داشت آروم آروم تاریک میشد…)
- استفاده از یك مقدمه و یا توضیح مختصر
- معرفی یك شخصیت(مثال: بابک یکی از دوستانی بود که…)
- استفاده از یك اتفاق( مثال:گم شدن من در جنگل از مهمترین…)
- استفاده از مكان(مثال:نزدیك تخت جمشید بودیم که…)
برخی جملات مناسب برای آغاز خاطره گوئی
- یادش بخیر …
- یادم میآید كه …
- هیچ وقت یادم نمیرود …
- در خاطرم هست كه …
- یکی از بهترین خاطرات زندگی من…
- بهترین/تلخ ترین/بزرگترین خاطره زندگی من…
- شاید باور نکنید اما…
در زیر بخشهایی از خاطره تصویرگر معروف سوئدی، خانم ماریت تورنکویست از سفر به ایران را بخوانید:
«…من در سال ۲۰۰۴ هم سفری به ایران داشتم. در آن موقع برای سخنرانی در یک فستیوال ادبیات که در تهران برگزار میشد با هیئتی سوئدی به ایران آمدم و دربارهی همکاریام با نویسندهی سوئدی آسترید لیندگرن صحبت کردم و کارگاههایی را برای کودکان برگزار کردم. برنامهی سنگینی داشتیم و هر روز با افراد جدیدی دیدار میکردیم. در یکی از شبها در مهمانی شام، من پشت همان میزی نشسته بودم که زهره قایینی نشسته بود. ما شروع کردیم به صحبت کردن و این گفتوگو هرگز متوقف نشده است. من به ندرت کسی را دیده بودم که این گونه با اشتیاق با کودکان و در زمینهی فرهنگ کودکان کار کند.
اگرچه در آن زمان بیش از ۲۰ سال بود که برای کتاب بچهها تصویرگری میکردم یا مینوشتم، اما پس از این گفتوگو بود که بهتر از هر زمانی اهمیت کارم را درک کردم. من از راه دور با برنامهی «با من بخوان» درگیر شدم. تلاش میکردم تا کپیرایت کتابهای تصویری خوب را برای این برنامه بگیرم و با تصویرگران ایرانی که کتابهای این برنامه را تصویرگری میکردند گفتوگو کردم…»
اصول و فنون خاطره نویسی
1- سادگی: زبان خاطره، باید ساده و عام فهم باشد. نوشتن یک خاطره به زبان پیچیده، باعث می شود که خوانندگان بسیاری علاقه نداشته باشند تا آن را بخوانند. چرا که خاطره برای عموم مردم به نگارش در می آید. از این جهت هرچه ساده تر باشد، بهتر خواهد بود.
2- صمیمیت: نویسنده باید به گونه ای آن را بنویسد که خواننده، احساس بیگانگی با متن نكند. بلکه خود را در درون صحنه ببیند و احساس کند که خود شاهد ماجرا می باشد.
3- پرهیز از خیال پردازی: چون خاطره، بیان عینی و واقعی یک رویداد مهم می باشد، باید با خیال پردازی آکنده نشود. نویسنده سعی کند تمام چیزهایی را که دیده، به همان صورت بیان کند و هیچ گونه از خیال های خود کار نگیرد. البته انتقال احساس، خود در زمان مشاهده تا تجربهء یک واقعه اشکالی ندارد؛ لیکن نباید این احساس به خیال پردازی و داستان سازی بینجامد.
5- نقل مو به موی حوادث: نویسنده باید سعی نماید چیزی از قلم او نیفتد. یک خاطره نویس موفق، کسی است که بتواند واقعه ای را که خود شاهد آن بوده یا آن را تجربه کرده به صورت جزئی نقل نماید. نقل همه جزئیات لازم نیست بلکه جزئیاتی را بیان نماید که نقل آن به فهم، دریافت و تحلیل درست واقعه کمک می رساند.
6- مهم و قابل نقل بودن: هر مشاهده و هر رویدادی، نمی تواند خاطره محسوب گردد و نویسنده، آن را بازگو نماید. در نوشتن یک خاطره، باید در نظر داشت که آن واقعه برای خواننده نیز جالب و مهم باشد و بتواند نظر او را جلب نماید. درحقیقت خاطره باید با ارزش و تاثیرگذار باشد.
منبع: کتاب آیین سخنوری، نوشته کارن امانی
درباره مدیریت
کارن امانی، استاد جامعهشناسی، بنیانگذار و مدرس موسسه سخنوری تیسفون، نویسنده، شاعر، سخنران، استاد ارتباطات، کارآفرین حوزه دانشبنیان، مدرس کارآفرینی و کوچ شخصی و سازمانی
نوشته های بیشتر از مدیریت
دیدگاهتان را بنویسید