نبرد با کمرویی: داستان کارن امانی از افزایش اعتمادبهنفس خود
نبرد با کمرویی: داستان کارن امانی از افزایش اعتمادبهنفس خود- اکنون که این کتاب را مینویسم در دهه چهل زندگیام در حال آموختن و آموزش هستم. زندگی من در چهارده سالگی متحول شد. من در روستای کوچکی به نام دریاسر، از روستاهای زیبای شهرستان محمودآباد استان مازندران بدنیا آمدم. حدوداً 10 ساله بودم که قضاوت در مورد رفتار خودم و نیز مقایسه خودم با دیگران را هوشمندانهتر نسبت به قبل در زندگیام لمس کردم.
کابوس همیشگی
چراها وارد زندگی من شد. چرا من اینگونه رفتار میکنم؟ چرا این اشتباه را انجام دادم؟ چرا فلانی این حرف را به من زد؟ چرا وضعیت من باید این باشد؟ و دهها چرای دیگر که آرام آرام آرامش را از من ربود. حوالی سال 1372 و در مرز 14 سالگی متوجه شدم من کمرو هستم. در ارتباط با دیگران صورتم سرخ میشد، خوب صحبت نمیکردم و بسیاری اوقات احساس خود کمتربینی بود که همراه همیشگی ناخواسته من بود. نمیتوانم و نمیشود و بدبختی همیشه کنارم حاضر بودند و جز احساس ناتوانی و ناامیدی فایدهای برای من نداشتند.
در درسهایم ضعیف بودم. خواستم بهتر باشم، تلاش میکردم، زورم را میزدم اما نمیشد. در آن سالها کسی به من نگفته بود که مشکل از اعتماد به نفس و افکار منفی من است و اگر بتوانم آنها را تغییر دهم، زندگیام تغییر خواهد کرد. در یک روز گرم تابستانی در سال 1372 در حالیکه آماده ورود به دبیرستان بودم زندگی من برای همیشه متحول شد. کتابی را خریدم به نام تاریخ کامل ایران نوشته استاد عبداله رازی.
من این کتاب را به خاطر علاقهام به تاریخ خریده بودم فارغ از عمق تاثیری که این کتاب بر زندگیام وارد خواهد کرد. در مغازه پدرم شروع به خواندن این کتاب کردم و بعد از یک هفته من دیگر آن آدم سابق نبودم. زندگیام به قبل و بعد از خواندن این کتاب تقسیم شد. جملهای از زرتشت در این کتاب بود بدین مضمون که هر کسی در زندگی با تلاش میتواند سوشیانت و منجی خود و دیگران باشد. یادم میآید که بارها من این جمله زیبا را خواندم و با خواندنش شمع امید در دلم زنده شد. این جمله برای من در واقع نوری بود در دل تاریکی.
آنقدر از خواندن آن کتاب لذت بردم که خواندنش با اینکه کتاب حجیمی بود فقط یک هفته طول کشید. بعد از یک هفته من آن انسان قبلی نبودم. نبرد من آن روز آغاز شد. من خواستم سوشیانت زندگی خودم و دیگران باشم و شدم. تصمیم گرفتم با جدیت درس بخوانم. تصمیم گرفتم مثل یک انسان شکست خورده فکر نکنم، همانند یک انسان شکست خورده زندگی نکنم. تصمیم گرفتم به چیزهایی که نمیخواهم فکر نکنم و بر روی چیزهایی که در زندگی میخواهم و آرزو دارم تمرکز کنم.
از جایم بلند شدم و تلاش کردم از جاییکه دوست ندارم به سمت رویاها و جاییکه میخواستم جابجا شوم. تا قبل از آن روز من تسلیم سرنوشتی بودم که فکر میکردم نمیتوانم آن را تغییر دهم. خودم را انسان سادهای میدانستم که توان تغییر آن را ندارد. آن روزها از اینکه انسان ساده و کمرویی هستم در رنج بودم اما بعدها پذیرفتم انسان ساده و کمرو هم میتواند موفق شود. خواستم مسیر زندگیام را تغییر دهم و این کار را کردم.
تحول آغاز شد
من که در دوران تحصیل گذشته دانش آموز خوبی نبودم، در دوران دبیرستان تقریباً همیشه شاگرد دوم یا سوم کلاس بود. بعدها در دانشگاه رشته علوم اجتماعی خواندم. در طول دوران تحصیلی لیسانس، تقریبا همیشه شاگرد اول کلاس بودم. سپس در مقطع کارشناسی ارشد جامعهشناسی ادامه تحصیل دادم. در سال 1387 به آرزوی دیرینهام دست یافتم و استاد جامعهشناسی در دانشگاه شدم. تلاش کردم در طول دوران تدریسم از هیچ کوششی برای آموختن فروگذار نکنم و در تمام طول سالهای تدریس عاشقانه جامعهشناسی و ارتباطات را آموزش دادم. بمدت سه سال عضو رسمی انجمن جامعهشناسی آمریکا بودم و در حال حاضر عضو انجمن جامعهشناسی ایران هستم. موفقیتهایی که در طول نبردم در زندگی برای غلبه بر کمرویی و ضعف اعتماد به نفس بدست آوردم سبب شد تا در سال 1391 به فکر تاسیس موسسه سخنوری تیسفون بیافتم و در سال 1392 رسماً موسسه سخنوری تیسفون را برای کمک به هموطنانم در شهر محمودآباد استان مازندران تاسیس کردم.
اکنون در کلاسهایم فنبیان، سخنوری، موفقیت، سخنرانی، نبرد با کمرویی، اعتماد به نفس و رسیدن به سرزمین شهامت و شجاعت را تدریس میکنم. زندگی من نبردیست بین نیکی و بدی، بین ناتوانی و توانایی. من انتخاب کردم تا به راحتی تسلیم روزگار نشوم، من تصمیم گرفتم تا به قضاوتهای نابجای دیگران توجهی نکنم، من تصمیم گرفتم برای آنچه که میخواهم بجنگم، من تصمیم گرفتم با وجود همه ایرادات، اشتباهات، شکستها و کژرفتاریهایم خودم را دوست داشته باشم، من تصمیم گرفتم از زندگی لذت ببرم، من تصمیم گرفتم خوشبخت باشم و به خوشبخت شدن اطرافیانم کمک کنم، من تصمیم گرفتم به خودم ایمان داشته باشم.
حاشیه امن زندگی و چگونگی مدیریت آن
هر روز از زندگیام را با سپاس آغاز میکنم و تلاش میکنم با تکیه بر توانمندیهای واقعی زندگیام، برای بهتر شدن زندگی خودم و مردم ایران تلاش کنم. اگر من که در گذشته اعتماد به نفس بالایی نداشتم و با تلاش توانستم زندگی، عزت نفس و اعتماد به نفسم را متحول کنم، شما هم میتوانید.
بسیاری از مردم جهان دوست دارند اعتماد به نفس بالاتری داشته باشند. در بسیاری از مواقع، علت اصلی اینکه فرد تواناییهای خود را دست کم یا نادیده میگیرد ضعف اعتماد به نفس در اوست. تعداد زیادی از مردم در جهان به دلیل ضعف اعتماد به نفس فرصتهای زیادی را در زندگی از دست میدهند، حاضر نیستند در مجامع عمومی با دیگران گفتگو کنند و یا در اجتماعات بزرگ و کوچک سخنرانی کنند، از اجتماعات هراسانند و همواره خود را ضعیفتر از دیگران میدانند، به توانمندیهای خود ایمان ندارند، برای موفقیت بیشتر ریسک نمیکنند، از روابط اجتماعی مناسب، سالم و برابر برخوردار نیستند و در برابر دشواریهای زندگی به راحتی سرتعظیم فرود میآورند.
ضعف اعتماد به نفس، زندگی یک انسان را شدیداً تحت تاثیر قرار میدهد و سبب می شود شخص نتواند از حداکثر توانمندی خود استفاده کند و برای آینده خود گامهای بزرگ و جدی بردارد. بسیاری در سرتاسر جهان تنها و تنها به یک دلیل در زندگی موفقیتهای بزرگ را تجربه نمی کنند و آن این است که از شهامت و خودباوری کافی برخوردار نیستند و مهمتر اینکه هیچوقت برای درمان قدم برنمیدارند. اینکه فکر کنیم اعتماد به نفس در افراد صرفاً موروثی، ذاتی و غیر اکتسابی است باور اشتباهی است.
دانش هیچ مرزی را نمیشناسد. این کتاب حاوی مطالعات و تجربیات من طی 26 سال نبرد در زندگی است. نبردی که هنوز ادامه دارد. من در این کتاب برخی از مهمترین رازها و تکنیکهای کاربردی افزایش شهامت، خودباوری، شجاعت و اعتماد به نفس را با شما در میان میگذارم. توصیه میکنم مطالب این کتاب را به دقت مطالعه کنید و سپس تکالیف آن را با یک برنامه منظم و معقول اجرا نمایید. این کتاب بال پرواز شما خواهد بود اگر و اگر خودتان بخواهید پرواز کنید! مطالعه زندگینامه مشاهیر و افراد فوق موفق ایران و جهان نشان میدهد انسان با تکیه بر خودباوری و اراده راسخ میتواند به همه آرزوهای خود برسد اگر و اگر بخواهد و به اندازه بزرگی خواستههایش تلاش کند. خواستن توانستن است. من در این راه به شما کمک خواهم کرد.
بهار 1399
درباره مدیریت
کارن امانی، استاد جامعهشناسی، بنیانگذار و مدرس موسسه سخنوری تیسفون، نویسنده، شاعر، سخنران، استاد ارتباطات، کارآفرین حوزه دانشبنیان، مدرس کارآفرینی و کوچ شخصی و سازمانی
نوشته های بیشتر از مدیریت
دیدگاهتان را بنویسید