سه داستان واقعی درباره اراده
سه داستان واقعی درباره اراده: اراده، اراده و اراده. اگرچه یک کلمه هست اما ارزش و تاثیر آن فراتر از یک کلمه است. میزان اراده ما میزان موفقیت، آرامش و خوشبختی ما را تعیین میکند. بسیاری از افراد در طول زندگی آرزو میکنند، هدف ترسیم میکنند، کارهایی را شروع میکنند اما به دلیل ضعف اراده آنها را رها میکنند یا حتی هیچوقت برای رسیدن به آنها تلاش نمیکنند.
برای تقویت اعتماد به نفس توصیه میکنم پشتکار و ارادهتان را تقویت کنید. اولین باری که دوچرخهسواری کردید را بخاطر دارید؟ اولین باری که رانندگی کردید را یادتان هست؟ در ابتدا وحشت زده شدید، دچار استرس و اضطراب شدید اما با تکرار و تمرین و یادگیری، دوچرخه سواری و رانندگی برای شما به یک کار آسان و عادی تبدیل شد که حتی از آن لذت هم میبرید.
ضعف اعتماد به نفس را با یادگیری، تمرین، تکرار و تجربه میتوانید کنترل و درمان کنید، اگر بخواهید و به اندازهِ خواستههایتان تلاش کنید و درجا نزنید. لوئی پاستور میگوید: « صرف نظر از هر پاداشی که زندگی به تلاشهایمان بدهد یا ندهد، آنگاه که لحظه مرگ فرا میرسد هر کدام از ما باید این حق را داشته باشیم که با صدای بلند بگوییم: من آنچه در توان داشتهام انجام دادهام»
در یکی از کلاسهای سخنوریام در مازندران در سال 1398، دانشجوی مرد خاصی(نام محفوظ است) حضور داشت. افسرده، حساس، کمرو، کمتحرک و متزلزل. طی 2 ماه از حضور و شرکت در کلاس متاسفانه در حد انتظار موفق نبود. مهمترین اشتباه او این بود که بجای اینکه به آینده نگاه کند و به موفقیتها و توانمندیهایش توجه کند، دایماً به شکست و تجربههای تلخ گذشته فکر میکرد.
متاسفانه در سالیان گذشته، ترس به بهترین دوست او تبدیل شده بود و باعث افت شدید عزت نفس و اعتماد به نفس در او شد. ضعف اعتماد به نفس و کمرویی سبب شده بود فرصتهای زیادی را در زندگی از دست بدهد و از این جهت هم بسیار نگران بود. در ترم دوم دوباره تلاش کرد، تکالیف کلاس را با دقت انجام داد و سرانجام بعد از دو جلسه از ترم دوم، از سایر دوستانش جلو زد و به شاگرد اول کلاس تبدیل شد.
سخنرانیهای بینظیری انجام داد که واقعاً برای من دور از انتظار بود. یک روز در سخنرانیاش در جمع دوستان گفت: «دیگر به گذشته فکر نمیکنم. به تنها چیزی که فکر میکنم لذت از زمان حال و ساختن آیندهای است که دوست دارم با دستانم بسازم.» همان لحظه نفس راحتی کشیدم چرا که نگرش او تغییر کرده بود.
تلاشهای بسیار زیاد او، آموزش و مشاوره من در کلاس به ثمر نشست و از این بابت بسیار خوشحالم. داستان موفقیت این فارغ التحصیل موفق را هیچوقت فراموش نخواهم کرد.
انتظار نداشته باشید دیگران ورزش کنند تا شما لاغر شوید. از محدوده آسایش زندگیتان بیرون بیایید. شب و روز تلاش کنید و درجا نزنید! یادگیری ساز ویولن در بین انواع سازهای موسیقی بسیار سخت است.
متاسفانه بسیاری از افراد ضعیف و کمتلاش پس از چند جلسه بخاطر سختی یادگیری این ساز، ویولن را روی دیوار خانه خودشان آویزان میکنند و برای همیشه یادگیری و آموختن این ساز زیبا را رها میکنند. من از شما میخواهم ویولن را روی دیوار آویزان نکنید.
برادر کوچکم به نام محمدصادق در سال 1391 در آزمون وکالت شرکت کرد. در سال قبل نیز شرکت کرده بود اما موفق نشده بود. در یکی از سمینارهایی که در همین سال شرکت کرده بود، سخنران در بین حضار گفته بود: اگر میخواهید وکیل شوید نخوابید( منظورش این بود که شبانه روز تلاش کنید و از ساعات استراحت بیجا و یا ساعات خوابتان بشدت کم کنید). آن روز برادرم از سمینار برگشت و مطابق درخواست سخنران سمینار، ساعات خوابش را بشدت کم کرد.
در کمتر از 4 ماه مانده به آزمون سراسری وکالت، شبانه روز تلاش کرد و روزانه فقط 4 ساعت میخوابید. بعد از اینکه تلاشش را چندبرابر کرد، همان سال با رتبه 10 در آزمون وکالت تهران مرکز قبول شد و اکنون از وکلای بسیار موفق ایران محسوب میشود. برای رسیدن به جایگاهی که خود را مستحق میدانید باید ارادهتان را تقویت کنید.
داستان زندگی جی کی رولینگ( نویسنده رمان هری پاتر) و موفقیت او در نویسندگی نمونه عالی از قدرت اراده است. رولینگ در سال ۱۹۶۵ در انگلستان متولد شد. علارغم توصیه پدر و مادرش، در رشته زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه اکستر انگلستان به تحصیل پرداخت.
رولینگ در سال ۱۹۹۰ در یک ایستگاه قطار و در حالیکه بدلیل تاخیر 4 ساعاته قطار در حال فکر کردن بود، ایده رمان هری پاتر و مدرسه جادوگری در ذهنش شکل گرفت. سه سال بعد زمانی که از همسر روزنامهنگار پرتغالیاش جدا شده بود و در حالی که همراه دخترش جسیکا که حاصل ازدواج نافرجامش بود، نوشتن داستان را شروع کرده بود.
هفت سال پس از فارغالتحصیلی، او خود را یک شکست خورده واقعی میدانست. به عنوان یک مادر مجرد و با داشتن یک دختربچه هفت ساله، هم در ازدواجش و هم در شغلش با ناکامی روبرو شد. در حالیکه همیشه به سرزنش و نصیحتهای والدینش فکر میکرد، در اوج فقر و بیخانمانی بدلیل نداشتن درآمد برای پرداخت اجاره خانه، مجبور به استفاده از حمایتهای دولتی شد و به زندگی با حداقل خواستهها ادامه داد. علارغم اینکه در اوج درماندگی بود و مدتی نیز در درمانگاه افسردگی به علت افسردگی و اقدام به خودکشی ناموفق بستری بود اما تصمیم گرفت به ندای درونش اعتماد کند و به نویسندگی ادامه داد.
هری پاتر را زمانی نوشت که به عنوان منشی در سازمان پژوهشی عفو بینالملل آفریقا در لندن مشغول به کار بود. رولینگ از کودکی به خواندن کتاب و نویسندگی علاقمند بود. در دوران دبیرستان رویای نویسندگی در او به طور جدی شکل گرفت. شخصیت درونگرای او این امکان را به او داده بود تا از تنهاییاش بواسطه خواندن کتاب و مجله لذت ببرد. با دستگاه تایپ قدیمی شروع به نوشتن داستان کرد و به 12 ناشر درخواست داد اما همه درخواستها رد شد.
مدتی به معلمی مشغول شد اما این کار برایش همانند نویسندگی رضایتبخش نبود. ناگهان یک مرکز اسکاتلندی به او 8000 دلار کمک کرد تا به نویسندگی برای کودکان ادامه دهد و این اتفاق به رولینگ خیلی انرژی داد. در سال 1997 نخستین جلد از مجموعه داستانهای هری پاتر چاپ و با استقبال بینظیری روبرو شد.
جی کی رولینگ با قدرت اراده و تسلیم نشدن در برابر مشکلات فراوان زندگی به یکی از نویسندگان محبوب کودک و نوجوان در جهان و یکی از ثروتمندترین زنان جهان تبدیل شد. به یاد داشته باشید اگر رویای بزرگی در سر دارید و اگر به کاری ایمان دارید به همان اندازه بزرگی رویا باید تلاش کنید و تسلیم نشوید.
همچنین زندگی توماس ادیسون( مخترع بزرگ آمریکایی) نیز نمادی بود از تلاش و اراده پولادین. ادیسون برای اختراع لامپ، بیش از 6000 بار تلاش کرد و سرانجام در سال 1879 میلادی موفق شد نخستین لامپ الکتریکی حبابی دنیا را اختراع کند. در سال 1914 آزمایشگاه بزرگ توماس ادیسون ناگهان در آتش سوخت. ادیسون صبح روز بعد به خبرنگاران گفت:
“اگرچه بیش از 67 سال دارم اما از فردا دوباره شروع میکنم”
حکیم فردوسی، شاعر، سخنسرای نامی ایران و سراینده شاهنامه از جمله مشاهیر ایران و جهان است که نگارش بزرگترین اثر ماندگارش به نام شاهنامه که حدود 30 سال طول کشید بدون داشتن اراده قوی وی ممکن نبود. فردوسی دهقان و دهقانزاده بود.
زندگی او همزمان شد با حکومت ملیگرایانه سامانیان و همزمان با جنبش استقلالخواهی و هویتطلبی در میان ایرانیان. فردوسی در راه خدمت به وطن تمام ثروتش را از دست داد و عمرش را فدای حفظ میراث کهن ایران کرد.
رالف والدو امرسون میگوید: « هر روزی که پایان میرسد آن را به کناری بگذار. آنچه در توانت بوده است را انجام دادهای؛ بعضی اشتباهات و کارهای احمقانه انجام شدهاند؛ هرچه زودتر فراموششان کن. فردا روز جدیدی است، آن را با اشتیاق و امید شروع کن و درگیر افکار کهنه گذشته نشو.»
درباره مدیریت
کارن امانی، استاد جامعهشناسی، بنیانگذار و مدرس موسسه سخنوری تیسفون، نویسنده، شاعر، سخنران، استاد ارتباطات، کارآفرین حوزه دانشبنیان، مدرس کارآفرینی و کوچ شخصی و سازمانی
نوشته های بیشتر از مدیریت
دیدگاهتان را بنویسید