رسالت و اهمیت آن در زندگی
رسالت و اهمیت آن در زندگی: نیچه میگوید: كسي كه ميداند چرا زندگي ميكند، چگونه زندگي كردن را هم ميشناسد. رسالت در حکم جاده زندگی است. نداشتن رسالت و هدف در زندگی بشدت به اعتماد به نفس انسان ضربه میزند. رسالت عموماً شامل والاترین و مقدسترین نقش و اهداف زندگی هر انسانی محسوب میشود. برای تعیین رسالت در زندگیتان به این سوالات باید پاسخ دهید:
- برای چه کسانی زندگی میکنید؟
- بخاطر چه چیزی زندگی میکنید؟
- چه میراثی از خودتان در این جهان بجا خواهید گذاشت؟
- نقش شما در جهان چیست؟
ریچارد باخ معتقد است: « هیچ وقت به شما آرزویی داده نمیشود مگر اینکه قدرت به واقعیت پیوستن آن هم به شما داده شود. ولی، شاید مجبور باشید برایش تلاش کنید.»
زندگی توران میرهادی، بانوی فرهیخته ایرانی بیانگر ایمان به رسالت مقدسی بود که بخش بزرگی از عمرش را وقف آن کرد. توران میرهادی از پدری ایرانی و مادری آلمانی در شمیران بدنیا آمد. او دوران دبستان را در دو مدرسه آلیانس فرانسه و آذر به پایان برد. پس از آن در دبیرستان نوربخش ادامه تحصیل داد. با پایان دبیرستان در رشته علوم طبیعی در دانشگاه تهران پذیرفته شد.
در این دوره، آشنایی با جبار باغچهبان که طرح سوادآموزی بزرگسالان را پیش میبرد و حضور در کلاسهای محمدباقر هوشیار در زمینه علوم تربیتی و اصول آموزشوپرورش ، باعث شد که تصمیم بگیرد از رشته علوم طبیعی انصراف دهد و برای آموزش در زمینه علوم تربیتی و روانشناسی به اروپا برود. او نخست رشته روانشناسی تربیتی را در دانشگاه سوربن و سپس رشته آموزش پیش دبستانی را درکالج سوونیه به پایان رسانید.
توران میرهادی در زمستان۱۳۳۰ به ایران بازگشت و سپس به یاد برادر ازدست رفته اش کودکستان فرهاد را تاسیس نمود. او توانست در سالهای بعد دبستان و راهنمایی فرهاد را در کنار آن پایه بگذارد. پیشرفتهترین دیدگاههای دوران آموزش و پرورش در این مجتمع بررسی و مورد کسب اعتبار قرار میگرفت. توران میرهادی نقش برجستهای را در هدایت و راهبری ادبیات کودکان ایران در عرصه ملی و بینالمللی داشته است.
او همچنین هدایت گروه تالیف و تدوین فرهنگنامه کودکان و نوجوانان را برعهده داشت. توران میرهادی سرانجام در پی سکته مغزی در آبان ماه ۱۳۹۵ در سن ۸۹ سالگی درگذشت. میرهادی را «مادر ادبیات کودک و نوجوان در ایران» خواندهاند. هم اکنون شما نیز رسالت خودتان را مشخص کنید.
هدفمند زندگی کنید
ناپلئون بناپارت: کسی که از ابتدا میداند به کجا میرود، خیلی جای دوری نخواهد رفت
اگر رسالت را جاده زندگی تصور کنیم، اهداف در واقع موقعیتهایی هستند که در طول این جاده قرار دارد. زندگی بدون هدف نتیجهای جز روزمرگی، ضعف اعتماد به نفس و بیهودگی نخواهد داشت. اگر تاکنون رسالت یا اهداف واضحی نداشتید، از همین امروز اندیشه کنید، قلم بردارید و اهدافتان را بنویسید. هدف مانند نوری در تاریکی مسیر زندگی را به شما نشان میدهد. هدف به زندگی انسان معنی میدهد. هدفمندی موجب صرفهجویی در انرژی و افزایش بهرهوری در زندگی میشود. بسیاری از افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند یا هدف ندارند، یا اهداف واضحی ندارند و یا اهدافشان را فراموش میکنند.
اهداف باید واقعی باشند، قابل دسترس باشند، واضح باشند، بهتر است کلی نباشند، زمان معینی برای تحققشان مشخص شده باشد و اولویتبندی شده باشند. اهداف زندگیتان را بنویسید، هر روز آنها را بخوانید و برای تحقق آنها کوشش کنید. پیشنهاد میکنم با توجه به خواستهها، آرزوها و رویاهایی که در سر دارید، اهدافتان را مشخص کنید.
اهداف را به سه دسته کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم کنید. مهمترین اهدافتان را روی یک برگه به صورت زماندار و به صورت جمله مثبت بنویسید. به طور مثال: من در آبان 1399 اعتماد به نفس بالایی دارم. سپس جملات مثبت حاوی 10 هدف اصلی زندگیتان را هر روز بخوانید. هر روز اهدافتان را بخوانید تا برای زندگی انگیزه داشته باشید، تا احساس ضعف نکنید، تا اهدافتان را فراموش نکنید، تا انرژی لازم برای پیشرفت و موفقیت را روزانه کسب کنید.
همچنین پیشنهاد میکنم اهداف تصویری نیز تهیه و چاپ نموده و در مکانهایی که هر روز میبینید نصب کنید تا کمکی باشند برای تقویت اعتماد به نفس و کسب آرامش بیشتر در زندگی. ادموند هیلاری از جمله مشاهیری بود که هدفمند زندگی کرد و نامش را در تاریخ ماندگار کرد. وی در سال 1919 در نیوزلند بدنیا آمد. در سال 1952 میلادی تلاش کرده بود تا اورست را فتح کند اما با شکست روبرو شده بود و در دومین تلاش موفق شد این کار را انجام دهد. ادموند هیلاری و راهنمای محلی او در 28 ماه می 1953 میلادی در ارتفاع 8500 متری اورست چادر زدند، در حالیکه گروه پشتیبانیشان به ارتفاع پایین کوه برگشتند.
صبح روز بعد هیلاری متوجه شد که پوتینهایشان در بیرون از چادر یخ زدهاند. او دو ساعت صرف گرم کردن آنها کرد و پس از آن به همراه وانگری(راهنمای محلی برای صعود) با داشتن 10 کیلو بار کوله رهسپار صعود نهایی شدند. هیلاری که در نیوزلند شغل زنبورداری داشت به همراه راهنمای نپالی خود به نام نامیگال وانگری ساعت 11:30 روز بیست و نهم ماه مه 1953 میلادی برای نخستین بار در تاریخ بشر، قله اورست را به عنوان بلندترین قله جهان فتح کرد. هیلاری اگر چه کمرو و خجالتی بود اما اجازه نداد کمرویی مانع ماجراجوییها و تلاش برای رسیدن به اهداف بزرگش شود. اگر بخواهید، شما ادموند هیلاری بعدی خواهی بود.
منبع: کتاب آیین خودباوری و شجاعت نوشته کارن امانی
درباره مدیریت
کارن امانی، استاد جامعهشناسی، بنیانگذار و مدرس موسسه سخنوری تیسفون، نویسنده، شاعر، سخنران، استاد ارتباطات، کارآفرین حوزه دانشبنیان، مدرس کارآفرینی و کوچ شخصی و سازمانی
نوشته های بیشتر از مدیریت
دیدگاهتان را بنویسید