بدون دخترم هرگز و داستان یک زندگی
بزرگ محمودی(متولد 1939 میلادی) پزشک متخصص بیهوشی و مهندس هوافضای ایرانی ساکن آمریکا بود. در سال 1984 او به همراه همسرش بتی ودخترش مهتاب برای یک اقامت دوهفتهای و دیدار با بستگانشان به ایران سفر کردند. بتی در این سفر دچار شوک فرهنگی میشود. اختلاف بین زن و شوهر شکل میگیرد و درحالیکه بتی محمودی خواست زودتر از موعد به کشورش برگردد، با مانع از سوی دکتر محمودی روبرو شد.
بتی محمودی حدود 18 ماه بین سالهای 1984 تا 1986 میلادی در ایران به گفتهی خودش ممنوع الخروج بود تا اینکه همراه با دخترش و به کمک قاچاقچیان انسان موفق میشود بدون اطلاع همسرش از مرز ایران بگذرد و به ترکیه برود. در ترکیه نوشتن کتابی به نام «بدون دخترم هرگز» را آغاز میکند که روایتی از تجربیات سفر او به ایران و وقایعی بود که او از دید خود توصیف کرد. کتاب تصویر بسیار تیره وتار از فرهنگ ایران به خواننده نشان میدهد که در پارهای موارد منصافانه و واقعی نیست بلکه حاصل شوک فرهنگی و پروپاگاندا است.
پس از بازگشت به آمریکا در سال ۱۹۸۶، بتی محمودی برای طلاق اقدام کرد و در سال ۱۹۸۹ بهصورت رسمی از همسرش جدا شد.
مهتاب در زمان جدايي از پدرش فقط چهار سال داشت و پس از ربوده شدن از سوی مادرش و رفتن به آمریکا، هيچ گاه پدرش را ندید. فيلم سينمايي «بدون دخترم هرگز» در سال 1991 اکران شد و البته با مخالفت بسياري از ايرانيان که معتقد بودند فرهنگ آنان به ريشخند گرفته شده است، روبه رو شد.
دکتر محمودی بمدت 25 سال بدنبال دخترش بود تا او را دوباره اگرچه از طریق اینترنتی ببیند اما دخترش که تصور سرتاسر منفی از پدرش داشت، حاضر به دیدار به پدرش نشد،البته دکتر محمودی خوشحال بود از اینکه دخترش مانند خودش دانشجوي پزشکي شده است.
دکتر بزرگ محمودي، سرانجام سال 1388 در 70 سالگي پس از 25 سال دوري از فرزندش در بيمارستاني در تهران درگذشت. جستجوی برای یافتن مهتاب و دیدار دوباره، به بزرگترین معنی زندگی دکتر محمودی تبدیل شد بود. او تمام تلاشش را کرد اما متاسفانه ناکام از دنیا رفت.
درباره مدیریت
کارن امانی، استاد جامعهشناسی، بنیانگذار و مدرس موسسه سخنوری تیسفون، نویسنده، شاعر، سخنران، استاد ارتباطات، کارآفرین حوزه دانشبنیان، مدرس کارآفرینی و کوچ شخصی و سازمانی
نوشته های بیشتر از مدیریت
دیدگاهتان را بنویسید